نه...
تو دروغگو نیستی...
من حواسم پرت است...
گفته بودی دوستم داری "بی اندازه"
خوب که فکر میکنم...
تازه میفهمم که"بی اندازه"یعنی چه...!
به سلامتی خودم!!
که ماه هاست ترکم کردی و
رفتی پی عشق تازه ات...،
اما من هنوز دلم نمیاد،
شماره شناسنامه و شماره تلفنت رو،
از روی تمام پسوردام پاک کنم...
یادته یه روزی بهم گفتی
هر وقت خواستی گریه کنی برو زیر بارون،
که نکنه نامردی اشک هاتو ببینه و بهت بخنده...
گفتم اگه بارون نیومد چی؟!
گفتی اگه چشم های قشنگ تو بباره آسمون گریه اش میگیره...
گفتم یه خواهش دارم:وقتی آسمون چشمام خواست بباره تنهام نزار...
گفتی به چشم...
حالا امروز، من دارم گریه میکنم اما آسمون نمیباره...
و توهم اون دور دورا ایستادی و داری بهم میخندی...
نظرات شما عزیزان: